سکو عاشقی

شعر جاودانه

سکو عاشقی

شعر جاودانه

تلاقی

میخواهم به عقب برگردم
درتلاقی گریه و سکوت، از نو شروع کنم
تار بزنم
و در ترکیب رنگ ها فقط به قرمز برسم
جاهایمان را عوض کنم
.........جاده را برای خودم
انتظار را برای تو بکشم
اگر به عقب برگردم
این بار
تویی ،که می مانی
منم،که میروم
کاش می شد به عقب برگردم ... 
حالا که تمام راه را آمده ام ، 
حالا کـه تـا تــو هیچ نمانده ، 
چقدر دیر یادَش آمد خـُدا کـه 
ما قسمت هم نیستیم !


نظرات 2 + ارسال نظر
س م ح سه‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:38 ب.ظ http://gitare.blogsky.com/

سلام
این شعر زیبایی بود
شاعر کی هستش؟
خودتم شعر میگی؟

یاسی یکشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 03:11 ب.ظ

عزیزم بسیار زیبا بود دست گلت درد نکنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد